سفرنامه کاتالونیا (2)

چند هفته پس از نخستین سفرم به بارسلونا، دوباره راهی این منطقه شدم . سفر دوم من به کاتالونیا، عمدتا خارج از بارسلونا و در شهرها و نواحی اطراف آن می گذرد. به دعوت تعدادی از دوستانم که ساکن ماتارو هستند تعطیلات سال نو میلادی (2016) را در کنار ایشان میگذرانم و در شادی با آنها شریک می شوم.
به روال همیشه با دو کوله پشتی نسبتا کوچک که یکی از آنها پر از لوازم عکاسی است و در دیگری کمی لباس و سوغاتی و لوازم شخصی جا داده ام، راهی سفر می شوم. این بار با اتوبوس وی آی پی. البته این وی آی پی کجا و اتوبوسهای وی آی پی ایران کجا! در اروپا اصولا بهترین اتوبوسهای ناوگان حمل و نقل بین شهری و حتی بین المللی، به هیچ وجه به راحتی آنچه در ایران میبینیم نیست. دست کم صندلی ها اصلا راحت و جادار نیستند. ممکن است اتوبوس امکانتی از قبیل سرویس بهداشتی، اینترنت بی سیم رایگان، بوفه و غیره داشته باشد، ولی صندلیها اصلا راحت نیستند. در عوض در اروپا شبکه ریلی متداولتر، سریع السیر و راحت تر است، لذا با استقبال زیادی روبرو است.
 پس از پیاده شدن از اتوبوس به ایستگاه مترو، که 100 متر از ترمینال فاصله دارد میروم تا با قطار، بارسلونا را به مقصد ماتارو ترک کنم. حدود نیم ساعت بعد در ماتارو با استقبال گرم دوستانم روبرو می شوم و این نقطه آغاز یک هفته به یاد ماندنی  دیگر در کاتالونیا میشود.
ماتارو شهری است در 30 کیلومتری شمال شرقی بارسلونا در منطقه خودگردان کاتالونیا که در سال 2010 حدود 123000 نفر جمعیت داشته است و تاریخچه آن به روم باستان بر میگردد. شهری در کنار مدیترانه با سواحلی زیبا و آرام که کمتر گردشگر پذیر است.
در اقامت 7 روزه ام در ماتارو، مهمان نوازی دوستانم به حدی بود که احساس میکردم در خانه خودم هستم. یک مهمان نوازی اسپانیایی با طعم و مزه ایرانی که از خاطرم نرفته و نخواهد رفت. این اولین بار بود که حضور در مراسم سال نوی میلادی و آشنایی با آداب و رسوم مردم و اعیاد مختلف را در فرنگ تجربه می کردم؛ هر چند اصلا حس و حال عید و تحویل سال به من دست نداد و قابل قیاس با نوروز باستانی و تحویل سال خورشیدی و گذر تقویم از نقطه ای مشخص نبود.
در طول این سفر بالاخره پس از حدود 2 ماه پا به رکاب شدم و با دوچرخه ی دوستانم به ساحل زیبای ماتارو رفتم و عقده دل را باز کردم! جاده ساحلی این منطقه میزبان دوچرخه سواران زیادی است که به صورت حرفه ای یا آماتور رکاب می زنند. تقریبا هر چند دقیقه یک بار یک گروه دوچرخه سوار در جاده دیده میشود. چه آخر هفته و چه میان هفته، همیشه و هر روز در جاده به چشم می آیند.

در طول این هفته، یک روز با همراهی دوستان خوبم سفری به شهر ژیرونا ترتیب دادیم و جلوه هایی از این شهر تاریخی و قشنگ را به من نشان دادند. ژیرونا از بزرگترین و معروف ترین شهرهای کاتالان است که در 100 کیلومتری شمال شرقی بارسلونا و 50 کیلومتری مرز فرانسه واقع شده و حدود 100 هزار نفر جمعیت دارد.
برج و باروی شهر، محلات و بافت قدیم، کتدرال و بناهای تاریخی و ساختمانهای رنگارنگ شهر بخشی از جاذبه های دیدنی شهر هستند. اگر به عنوان گردشگر به ژیرونا می روید توصیه می کنم یک روز کامل را به دیدن آن اختصاص دهید.







 
از مقاصد دیگرم در کاتالونیا سفری یک روزه به شهرهای و روستاهای کوچک ساحلی منطقه و دیدن سواحل بکر مدیترانه بود. از جمله منطقه توسا دل مر که از توریست پذیرترین سواحل اروپاست. سواحل این منطقه تمیز، بخشهایی از آن کاملا بکر و دست نخورده، برخی با دسترسی اصلی، یا جاده های محلی و قسمت هایی هم فاقد مسیر دسترسی می باشد و محل تلاقی کوه و دریاست.



جای جای کاتالونیا پر از جاذبه و دیدنی های متنوع تاریخی، طبیعی و فرهنگی است. این بار نیز سفر به پایان می رسد ولی هنوز نادیده ها زیادند. به امید سفری دیگر و سلامی دوباره به ناحیه زیبای کاتالونیا...

محمد سلطان الکتابی
زمستان 1394 - اسپانیا



 



 
CURRENT MOON